شعر شب ۲۳ خرداد ۹۷
راه گم کرده و با رویی چو ماه آمدهای
مگر ای شاهد گمراه به راه آمدهای
باری این موی سپیدم نگرای چشم سیاه
گر بپرسیدن این بخت سیاه آمدهای
کشته چاه غمت را نفسی هست هنوز
حذر ای آینه در معرض آه آمدهای
از در کاخ ستم تا به سر کوی وفا
خاکپای تو شوم کاین همه راه آمدهای
چه کنی با من و با کلبه درویشی من
تو که مهمان سراپرده شاه آمدهای
میتپد دل به برم با همه شیر دلی
که چو آهوی حرم شیرنگاه آمدهای
آسمان را ز سر افتاد کلاه خورشید
به سلام تو که خورشید کلاه آمدهای
شهریارا حرم عشق مبارک بادت
که در این سایه دولت به پناه آمدهای
تقدیم با عشششق 🌹🌹🌹
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
محمدم عزیزم با اینکه خسته بودی و سردرد داشتی اما بااااز شعر شبمونو فرستادی واسم
بخدا همش بخاطر مهربونیته
خدایا این عشق رو برای من و محمدم روز بروز بیشتر و بیشتر کن
دوستت دارم
##################
ساعت ۰۲:۱۳ بامداد
[ بازدید : 662 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]